اين كتاب نه تاريخنگاريِ دو پديدهي دورانسازٌُ، يعني اومانيسم و رنسانسٌُ، بلكه پژوهشي است آزاد با هدف توضيح و درك آنها. نويسنده ميكوشد بهدور از شيفتگي يا وازنِشٌُ، اين دو پديده را با واقعبيني در پهنههاي گوناگون بررسد و تصويري روشن از آنها در برابر خواننده بگذارد كه بسياري از پيشداوريهاي نينديشيده را بياعتبار ميگرداند.
رنسانسٌُ، جنبش نوزاييِ هنريٌُ، ادبيٌُ، انديشگيٌُ و علمي در سدهي چهاردهم ميلادي... انقلابي در سپهر انديشه و پهنههاي گوناگون هنري پديد آورد... هنر غربي را در همهي زمينهها از ريشه دگرگون ساخت و بر شيوهي نگرش به انسان و طبيعت و رابطه با خداوند تاثيري ژرف نهاد و راهِ يكي از شگرفترين پديدههاي تاريخ بشري يعني مدرنيته را گشود.
اومانيسم هم كه در دامان رنسانس پرورش يافت جهانبينيِ نويني بود مبتني بر ارجمندي انسان ... ميتوان گفت كه اومانيسمٌُ، نه آموزه و ايدئولوژيٌُ، بلكه جستوجويي پيوستهٌُ، جنبشي پوينده و پرسشي است هر روز پيشنهاده دربارهي امكانِ ساختمانِ باهمِستاني انساني يا انسانيتر.
(از مقدمهي مترجم)
نويسنده
|
پييرماري
|
مترجم
|
عبدالوهاب احمدي
|
قطع
|
رقعي
|
نوع جلد
|
شوميز
|
زبان
|
فارسي
|
تعداد صفحات
|
200
|
سال انتشار
|
1399
|
نوبت چاپ
|
3
|
ابعاد
|
* *
|
وزن
|
240
|