منطق بهخوديخود نميتواند به کسي دربارهي پرسش از ذات پاسخي دهد، اما اغلب بدون آن به اهميت آنچه ميدانيم واقف نميشويم و در بيشتر موارد به دام مغلطه و ناسازواري ميافتيم.
(پيتر گيچ)
فراگيري استنتاج صرفاً عبارت از آموختن چيزي دربارهي روابط منطقي صريح بين گزارهها نيست؛ بلکه فراگيريِ انجامدادن يك کار است.
(پيتر وينچ)
بنابراين عقلْ خود را از زنجيرهي عقايد جزمي، هوي و هوس، تکبر و عواطف رها ميکند... عقل ميداند اگر پيش از موقع به بخشي از حقيقت تشبث جويد و آن را حقيقت مطلق غايي بگيرد تباه ميشود... عقل نبايد چيزي را فروگذارد، چيزي را مسکوت بگذارد، چيزي را مستثني کند، عقلْ خودش گشودگي بيحدوحصر است... عقل همچون رازي فاششدني است که ميتواند براي هر کسي در هر زماني معلوم شود، ساحتِ آرامي است که هر کسي ميتواند با انديشهي خود به آن راه يابد.
(کارل ياسپرس)
آنچه ارزش دارد براي آن تلاش کنيم داشتنِ ذهني وقّاد است و نه آشفته؛ روشن است و نه مبهم؛ عقلاني است و نه غير آن؛ و مطمئنبودن از امور است تا آنجا که به کمک استدلال و دليل موجه ميشوند، نه بيشتر و نه کمتر.
(جفري وارناک)
نويسنده
|
جان شاند
|
مترجم
|
تورج قانوني
|
قطع
|
رقعي
|
نوع جلد
|
شوميز
|
زبان
|
فارسي
|
تعداد صفحات
|
162
|
سال انتشار
|
1403
|
نوبت چاپ
|
6
|
ابعاد
|
* *
|
وزن
|
160
|