فلسفه‌ي هنر از ديدگاه مارکس به‌خاطر نوآوري در روش و شيوه‌ي تحقيق در رويکرد به موضوع زيبايي‌شناسي مارکس از اصالت و برجستگي خاصي برخوردار است. صِرف چکيده‌اي از نظرات مارکس درباره‌ي ادبيات و هنر بودن سهل است که اثر حاضر در بررسي جامعي آثار مارکس را در ‌اين حوزه به مثابه بخش جدايي‌ناپذيري از کليت و جامعيت انديشه و مباحث پيچيده و در عين حال روشن و شفاف او نشان مي‌دهد. ليف‌شيتز با تأکيد بر تغيير ديدگاه‌هاي مارکس درباره‌ي هنر و تکامل نظريه‌ي انقلابي او، دوره‌ي شعرسرايي رمانتيک عاشقانه تا آستانه‌ي نوشتن کتاب سرمايه، به اثبات اين نکته مي‌پردازد که او پيوسته و در سرتاسر آثارش، به تکميل و تکامل نظريه‌ي زيبايي‌شناختي خود مشغول بوده است. در فرايند اين بررسي، کتاب به برخي از اظهارنظرهاي مارکس درباره‌ي هنر اشاره مي‌کند که برگرفته شده از نوشته‌ها و آثاري از اوست که تاکنون به‌درستي شناخته نشده‌اند.