شكل خاص جهانى شدن كه امروزه مدرنيته را متزلزل و دگرگون مىكند، آخرين مرحله در تاريخى طولانى است و
پديدهى جديدى به شمار نمىرود. گسترش اوليهى امپراتورىهاى دريايىِ اروپايى در سدهى پانزدهم، كشف
دنياهاى تازه، برخورد با اقوام و امپراتورهاى تازهاى كه تفاوت بسيار با اروپا داشتند، گره زدنِ سرنوشتِ آنها به
توسعهى پوياى اروپا از طريق تجارت، استيلا و استعمار سرفصلهاى مهمِ شكلگيرىِ جوامع مدرن و عصر مدرن
بودند. استوارت هال در اين نوشته نشان مىدهد كه يكپارچگى تدريجىِ اروپاى غربى، خيزِ آن به سوى رشد
اقتصادىِ پايدار، ظهور نظام قدرتمندِ دولت ـ ملتها، و ساير ويژگىهاى صورتبندىِ جوامعِ مدرن امرى صرفا
"درونى" نبوده است، بلكه شرايطِ وجودىِ "بيرونى" و جهانى نيز داشته است.
بهعلاوه، او در اين نوشته، چگونگىِ شكلگيرىِ هويت اروپايى و گفتمانهاى "خود" و "ديگرى" را نيز تحليل
مىكند، گفتمانهايى كه غرب به كمك آنها خود را بازنمايى كرد و تفاوت خود را از "بقيه" تجسم بخشيد؛ وى
همچنين نشان مىدهد كه چگونه اين تصاويرِ "غرب" و "بقيه" در گفتمانهاى امروزينِ نژاد و قوميت پديدار
مىشوند، و اين در زمانهاى رخ مىدهد كه "ديگرى" به تدريج "مركزيتِ" غرب را زير سؤال مىبرد و با آن به
مخالفت برمىخيزد.
نويسنده
|
استوارت هال
|
مترجم
|
محمود متحد
|
قطع
|
رقعي
|
نوع جلد
|
شوميز
|
زبان
|
فارسي
|
تعداد صفحات
|
148
|
سال انتشار
|
1386
|
نوبت چاپ
|
1
|
ابعاد
|
* *
|
وزن
|
180
|