در آغاز كتاب و به قلم نويسنده ميخوانيم:
"اشعار اين كتاب بهصورت جريان آزاد فكر، هنگامي كه با كتاب مقدس مأنوس بودم، بر كاغذ جاري شد. نزديك به سي غزل هم كه بيشتر حالت فيالبداهه داشت سروده شد. از اين رو در ابتدا دفتري بزرگ بود و چند برابر كتاب پيش رو ميشد.
"سه دوست، ابتدا دوست قديم و پسرخواندهام، دكتر حميدرضا نمازي، و بعد دكتر قدمعلي سرامي و سرآخر فرزانهاي كه ديهيمي بر سر فرزانگي است و چه بهتر كه نامش در راز باقي بماند، اشعار را حذف كردند، پيراستند و تغيير دادند... . مفاهيم و تصاوير سياسي كه گاه در كتاب ميآيد به زمان و جاي خاصي تعلق ندارد و به سرشت زندگي ما متوجه است."
"اين زاغ / از قديم / ميآيد / شكلي شبيه مومياييِ مرموز را دارد / ميگويند: / روحِ قديم عشق بلوريني را / در يك غروب / از لابهلاي آينه / دزديده است / شكلي شبيه مومياييِ مرموز را دارد / اين زاغ / از قديمِ / قديم / ميآيد"
(شعر "قديم"، برگرفته از متن كتاب)
نويسنده
|
اميرحسين سجاديه
|
قطع
|
رقعي
|
نوع جلد
|
شوميز
|
زبان
|
فارسي
|
تعداد صفحات
|
112
|
سال انتشار
|
1386
|
نوبت چاپ
|
1
|
ابعاد
|
* *
|
وزن
|
185
|