در بحث پيرامون منشأ انسان نميتوان خود را تنها به تکامل زيستشناختي محدود کرد. زيرا تکامل زيستشناختي انسان نميتواند ماهيت گذار از يک نياي حيواني به انسان اوليه و سپس روندهاي اجتماعي او را توضيح دهد. انگلس آن تغييرِ کيفياي را که همزمان با پابهعرصهگذاردنِ انسان در روند تکاملِ دنياي حيواني روي داده است کشف کرد. او نخست متوجه اين واقعيت شد که آنچه انسان را برتر از دنياي حيواني قرار ميدهد کارِ اجتماعاً مفيد اوست که به کمک افزارهايي انجام ميشود که او خود آنها را طراحي کرده و ساخته است. اين توانايي انسان، که نقش قاطعي را در تکاملاش ايفا کرده است، بهطور خودبهخودي در او رشد و تکامل نيافت، بلکه نتيجهي فرايند طبيعي طولانياي بود که تحققاش يک دورهي زماني دراز مشتمل بر سدههاي بسيار طول کشيد... (از متن کتاب)
نويسنده
|
د. ك. ميتروپولسكي - ي. ا. زوبريتسكي - و. ل. كروف
|
مترجم
|
ناصر زرافشان - علي افشاري
|
قطع
|
رقعي
|
نوع جلد
|
شوميز
|
زبان
|
فارسي
|
تعداد صفحات
|
328
|
سال انتشار
|
1398
|
نوبت چاپ
|
2
|
ابعاد
|
0 * 0 * 0
|
وزن
|
290
|