"... هيچ اتفاقي شگفت نيست، از آن رو كه پيش از اين اتفاق افتاده است ــ با همين شگفتي كه اكنون وقوعش نامتصور است.
"اصل ماجرا چند سطري بيشتر نيست. و من از كس ديگري شنيدهام كه مجاز به گفتن اسماش نيستم. شايد "ميم"، حرف اول نامش، براي ناميدن او كافي باشد. نيست حالا كه بيايد و بهعنوان شاهد گواهي بدهد. [...] ديرهنگام شب بود. ماه كامل، مدتي پيش، از پهناي پنجره گذشته بود. و اكنون، آن وسعتِ محدود پشت شيشه از ستاره لبريز بود. شب پر از ستاره بود و تاريك بود. صداي آرام و خِپكردهي نفسهاي خوابزده و پچپچهاي ملايم، بهتدريج از ما دور ميشد."
(از درآمد كتاب)
		 
			    
        
             
                
                
                
    
        |  
            نويسنده
         | 
        
            احمد بيگدلي
         | 
    
    
        |  
            قطع
         | 
        
            رقعي
         | 
    
    
        |  
            نوع جلد
         | 
        
            شوميز
         | 
    
    
        |  
            زبان
         | 
        
            فارسي
         | 
    
    
        |  
            تعداد صفحات
         | 
        
            104
         | 
    
    
        |  
            سال انتشار
         | 
        
            1387
         | 
    
    
        |  
            نوبت چاپ
         | 
        
            1
         | 
    
    
        |  
            ابعاد
         | 
        
             *  * 
         | 
    
    
        |  
            وزن
         | 
        
            150
         |