"از خودم آمدم بيرون، رفتم آن طرف اتاق نشستم به تماشاي خودم. هيچوقت، هيچوقت، هيچوقت قيافهام را اينقدر بيريخت و مضحك نديده بودم ]...[ طوري كه انگار بغض و قهقههاي توأمان، بيمهار و در آستانهي انفجار، پشت لبها حبس شده باشد ..."  (از داستان احلام)
مجموعهاي از شش داستان كوتاه كه نوشتههاي سال 1387 نويسنده را در بر ميگيرد و بهترتيب عبارتاند از: گناه و گريز؛ نفس نكشيد، نفس بكشيد؛ عصرانه؛ احلام؛ مشكل آقاي فطانت؛ سلام.
		 
			    
        
             
                
                
                
    
        |  
            نويسنده
         | 
        
            محمدرحيم اخوت
         | 
    
    
        |  
            قطع
         | 
        
            رقعي
         | 
    
    
        |  
            نوع جلد
         | 
        
            شوميز
         | 
    
    
        |  
            زبان
         | 
        
            فارسي
         | 
    
    
        |  
            تعداد صفحات
         | 
        
            120
         | 
    
    
        |  
            سال انتشار
         | 
        
            1388
         | 
    
    
        |  
            نوبت چاپ
         | 
        
            1
         | 
    
    
        |  
            ابعاد
         | 
        
             *  * 
         | 
    
    
        |  
            وزن
         | 
        
            160
         |